loading...

بازدید : 196
شنبه 30 آبان 1399 زمان : 11:37

جمعه‌‌‌ای دخترم با بابا جون صحبت میکرد ناراحت بود گفت بیا منو از اینجا ببر

همسری دلش کباب شد...

طفلکی ازبس خونه مونده دلتنگ بود بهونه می‌گرفت

همسری گفت شما برید آخر هفته میام دنبالتون

امروز زنگ زده بود نمیتونه بیاد

فردا با اسنپ چیزی برگردیم

لعنت ب کرونا

فردا برگردم دوباره چندروز بعد دلتنگ اینجا میشم

خسته م...

شرایط استراس آور:/
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی